در دنیای امروزه به دنبال پیشرفت تکنولوژی و تغییر کردن سبک و نحوه زندگی در خانوادهها و به دنبال مشغلههای زیادی که والدین درگیر آنها بوده و مجبورند که بخش زیادی از روز را در بیرون از منزل باشند، کودکان مجبور هستند که در خانه تنها باشند اما تنها ماندن کودک در خانه مخصوصاً در مورد کودکانی که در سنین پایین هستند از نظر روانی عوارض متعددی دارد. اگر شما هم جزو والدینی هستید که بر خلاف میل خود به اجبار باید برای ساعاتی فرزند خود را در خانه تنها بگذارید پیشنهاد میکنیم به نکات مهمی که در این رابطه وجود دارد توجه کنید. کودکان در این شرایط استرس و اضطراب زیادی را تجربه میکنند و لازم است که برای جلوگیری از آسیبهایی که ممکن است کودکان به خاطر تنها ماندن در خانه ببینند اقداماتی انجام شود.
از چه سنی میتوان کودک را در خانه تنها گذاشت؟
در مورد سنی که والدین میتوانند فرزندانشان را در خانه تنها بگذارند نظرهای متفاوتی مطرح شده است. نظر بعضی از متخصصان این است که وقتی کودکان به سن 8 سالگی برسند این توانایی را خواهند داشت که به تنهایی در خانه بمانند ولی برخی دیگر سنین بالای 10 تا 12 سال را پیشنهاد کردهاند. اما آنچه که همگان بر روی آن توافق دارند این است که قبل از سن 8 سالگی نباید کودک را در خانه تنها گذاشت؛ زیرا باعث میشود که کودک از نظر احساس امنیت، عاطفی، روانی و اجتماعی صدمات زیادی را متحمل شود.
البته نباید این موضوع را نادیده گرفت که کودکان از نظر میزان استقلال و مرحله رشد روانی – اجتماعی با یکدیگر متفاوت هستند و لازم است که ویژگیهای فردی و شخصیتی هر کودک در این زمینه مورد توجه قرار بگیرد.
عوامل متعددی در تعیین میزان آماده بودن کودک برای این که در خانه تنها بماند دخیل هستند که در این جا به برخی از مهمترین این عوامل تأثیر گذار اشاره میکنیم.
میزان وابستگی کودک به پدر و مادر خودش یکی از تعیین کنندهترین این عوامل است. کودکی که از همان ابتدا به گونهای تربیت شده است که مستقل باشد و وابستگی زیادی به والدینش نداشته باشد، خیلی راحتتر با شرایط تنها ماندن در خانه کنار میآید. این تربیت به خصوص در سالهای اولیه رشد بسیار حائز اهمیت است. خلق و خو و ویژگیهای شخصیتی کودک، میزان اعتماد به نفس و نوع ارتباط او با دیگران هم از عوامل مهم دیگر است.
آنچه در زمان تنها ماندن کودک در خانه باید به آن توجه کرد
زمانی که قصد دارید کودکتان را در خانه تنها بگذارید حتماً به این موضوع که آیا خود او هم تمایل دارد در خانه تنها باشد یا نه دقت کنید. توصیه میکنیم اگر کودک رغبتی به این که در خانه تنها بماند ندارد، او را وادار به این کار نکنید. اینکه خود کودک هم بخواهد که در خانه تنها باشد بسیار مهم است. گاهی ممکن است دلیل این عدم تمایل به تنها ماندن در خانه ترسی باشد که کودک از تنهایی دارد؛ پس لازم است که نسبت به این مسائل بیتفاوت نباشید و علت آن را به صورت دقیق بررسی و رفع کنید.
اگر شما به عنوان پدر یا مادر مجبور شدید که فرزند خود را در خانه تنها بگذارید لازم است از قبل کودک خود را برای این اتفاق آماده کنید. اگر اولین بار است که کودکتان را تنها میگذارید، بهتر است این زمان کوتاه باشد و در موقع نبودنتان با فرزندتان تماس بگیرید و به او این اطمینان خاطر را بدهید که حواستان به او هست و او را فراموش نکردهاید.
بهتر است که با کودک خود در مورد چگونگی مراقبت از خودش در هنگام نبود شما و این که در این زمان چه کارهایی را میتواند انجام دهد صحبت کنید. اگر کودک زمان طولانی تنها بماند هم اعتمادش را نسبت به شما از دست میدهد و هم دچار استرس و وحشت میشود. پس دقت کنید که بر خلاف قولها و وعدههایی که به کودکتان در مورد زمان برگشت خود به خانه میدهید عمل نکنید.
توصیه ما این است که کودکان با سنین خیلی کم را در منزل تنها نگذارید و حتی الامکان از اقوام نزدیک و مطمئن خود که کودک با او احساس راحتی و آرامش میکند بخواهید که در کنارش باشند.
بعد از بازگشت به منزل کودک را مورد محبت و تحسین قرار دهید و با او زمان کافی را سپری کنید تا جبران ساعتهایی که تنها مانده است شود. درباره کارهایی که انجام داده با او صحبت کنید و اگر احساس ترس و نگرانی خودش را بیان کرد با او همدردی کنید و به او اطمینان خاطر بدهید.
یکی از بزرگترین اشتباهاتی که معمولاً والدین مرتکب آن میشوند، این است که بدون اطلاع کودک خود را در منزل تنها میگذارند. این کار صدمات روحی شدیدی به کودک وارد میکند و علاوه بر احساس ناامنی و استرس شدید باعث اضطراب جدایی غیرقابل تحملی در او شده که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم بر روی جنبههای دیگر زندگی او تأثیر منفی میگذارد.
قبل از تنها ماندن کودک باید به چه نکاتی توجه شود
بهتر است که نکات ایمنی را رعایت کنید، اما این هرگز به معنی قفل کردن درها نیست. درست است که قفل کردن درها مانع از بیرون رفتن کودک از منزل میشود، اما گاهی همین قفل کردن باعث میشود که در صورت بروز مشکل، نتوان سریع و به موقع به کودک کمک کرد. پس لازم است که والدین با توجه به شرایط سنی و موارد دیگر در مورد این که آیا درها را قفل کنند یا نه تصمیم بگیرند. اما نکتهای که تمام والدین باید قبل از تنها گذاشتن کودک در منزل به آن توجه داشته باشند این است که مواد خطرناک را از دسترس کودکان دور نگه دارند و تا جایی که ممکن است محیط را برای فرزند خودشان ایمن کنند. این که کودک بداند در زمان تنهایی چگونه از خودش مراقبت کند بسیار مهم است و پدر و مادرها نباید از آموزش کودک در این زمینه غافل باشند.
تنها ماندن کودک در خانه چه عوارضی دارد؟
تنها ماندن کودک در سنین بسیار کم در حالی که او توانایی مراقبت کردن از خودش را ندارد و نمیتواند به تنهایی نیازهای معمولی خودش را رفع کند کار اشتباهی است و میتواند علاوه بر خطرات جسمی باعث آسیبهای روانی در او شود. در حیطه روانی ممکن است کودک احساس امنیت خودش را از دست بدهد و در برقراری روابط عاطفی با دیگران و به خصوص والدینش دچار مشکل شود. توانایی ارتباطی کودک ضعیف شده و با این احساس که رها شده است و کسی به او توجه نمیکند اعتماد به نفس او کاهش یافته و احساس بی ارزش بودن میکند. نوع برداشتی که کودک از روابط عاطفی خودش در این دوران دارد به طور مستقیم بر شخصیت او در دوران بزرگسالی تأثیر میگذارد. یکی از پایدارترین و مهمترین مشکلاتی که بهخاطر تنها ماندن در خانه ممکن است برای کودکان به وجود آید استرس و اضطرابی است که باعث میشود کودک آرامش خودش را از دست بدهد و گاهی بهخاطر این که پدر و مادرها نمیتوانند علایم آن را تشخیص بدهند به دنبال رفع آن بر نمیآیند و همین باعث میشود که استرس و اضطراب کودکان به یک مشکل جدی که نیاز به درمان تخصصی دارد تبدیل شود.
علاوه بر مشکلات روحی و روانی تنها ماندن در خانه ممکن است باعث آسیبهای جسمی نیز برای کودک شود.
باید احتمال خطراتی مانند دسترسی به گاز، پریزهای برق، ارتفاعات و پلهها و سطوح شیبدار و وسایل خطرناک و آسیب زننده پیش بینی شود و برای جلوگیری از وقوع هر حادثهای برنامه ریزی لازم انجام شود.
تنها ماندن کودکان با وابستگی زیاد به والدین
کودکانی که بیش از اندازه به والدین خودشان وابسته هستند در زمانهایی که در خانه تنها میمانند اضطراب و بیقراری زیادی را تجربه میکنند و همین باعث میشود که در زمان جدا شدن از پدر و مادر ترس زیادی داشته باشند و حتی زمانهایی هم که در کنار آن ها هستند دائماً نگران این باشند که مبادا والدینشان آنها را ترک کنند و تنها بگذارند. این اضطراب در خوردن و اشتها، کیفیت خواب، بازی با دوستان و … تأثیر بسیار منفی دارد و آنها را دچار آسیب روحی و عاطفی میکند. اما گاهی با پدر و مادرانی روبرو هستیم که خودشان هم مانند کودکشان در زمان جدایی دچار اضطراب و نگرانی میشوند ونمی توانند این احساس منفی را پنهان کنند و همین باعث میشود که فرزندشان آشفتهتر شود. این والدین باید در قدم اول احساسات خودشان را بشناسند و بتوانند آن را مدیریت کنند تا توانایی کمک به فرزند خودشان را به دست آورند. والدین کودکان وابسته ابتدا باید با فرزند خودشان به آرامی رفتار کنند، درباره ترس و نگرانیشان با آنها صحبت کنند، آمادگی قبلی را در آنها برای تنها ماندن ایجاد کرده و در شرایطی که قادر به مدیریت این وضعیت نیستند از روانشناسان و متخصصین کودک کمک بگیرند.
آمادگی های قبل از تنها ماندن کودک در خانه
اگر به این زودی تصمیم دارید که کودکتان را در خانه تنها بگذارید به شما توصیه میکنیم که در این زمینه شروع به آموزش دادن فرزندتان کنید. این آموزشها میتواند در موارد زیر باشد:
هر روز با توجه به سن و توانمندیهای کودکتان مهارت کوچکی از مهارتهای خانه را به او یاد دهید. با این کار نه تنها تواناییهای او در زمینه کارهای مربوط به خانه افزایش مییابد، بلکه در خودش احساس تسلط بر محیط کرده و دیگر خود را ناتوان نمیبیند. هم چنین بهتر است در زمانهایی که مشکلی در خانه به وجود میآید آن مشکل را با مشارکت و نظر او حل کنید تا هم او چگونگی حل کردن مشکلات را فرا بگیرد و هم این که رخ دادن این مسائل برایش عادی شده و اگر در زمان تنهایی اتفاقی افتاد برای او عجیب نباشد و او سردرگم نشود. میتوانید در مورد حل مشکلاتی که نتوانستهاید به صورت واقعی به کودکتان آموزش دهید موقعیتهای بازی یا نمایشی را فراهم کنید و یا در مورد آنها صحبت کنید. اگر کودک شما چگونگی استفاده از تلفن را بلد نیست بهتر است به او یاد دهید و مطمئن شوید که میتواند در مواقع لازم با شما تماس بگیرد. همچنین چگونگی تماس با آتش نشانی و اورژانس را هم به او آموزش دهید. علاوه بر اینها آدرس منزل را به او یاد دهید تا در زمان تماس بتواند آن را بیان کند.
به یکباره کودک خود را برای مدت زمان طولانی تنها نگذارید. برای دفعات اول از چند دقیقه و کمتر از یک ساعت شروع کنید و به مرور این زمان را افزایش دهید تا کودک شما به تدریج و با گذشت زمان به نبودن شما عادت کند. بعد از هر بار بازگشت به او اطمینان دهید که هر دفعه که از او دور میشوید به پیش او باز خواهید گشت و احساس امنیت را به او بدهید. در مورد احساسش در زمانی که شما نبودید با او صحبت کنید و از او بخواهید آن چه را که تجربه کرده است و کارهایی را که انجام داده را برای شما تعریف کند. یکی دیگر از مواردی که بهتر است به کودک خود آموزش دهید چگونگی استفاده از جعبه کمکهای اولیه است تا در صورت بروز مشکلی بتواند تا رسیدن شما از آن استفاده کند. همچنین آموزش چگونگی برخورد در زمانهایی که افراد غریبه با تلفن منزل تماس میگیرند یا در خانه را میزنند فراموش نکنید. کودکان باید یاد بگیرند که در این مواقع بدون این که بترسند آرامش خودشان را حفظ کرده و اطلاعاتی درباره خانه یا این که تنها هستند در اختیار افراد غریبه قرار ندهند.
چه کودکانی را نباید در خانه تنها گذاشت؟
جدای از این که کودک در چه شرایط سنی قرار دارد و والدین چه مهارتهایی را به او آموزش دادهاند، کودکانی هستند که نباید آنها را تنها گذاشت. از جمله این کودکان، آنهایی هستند که دارای بیماری خاص بوده و نیاز دارند که به صورت دائمی تحت مراقبت باشند مثل کودکانی که دچار آسم و تنگی نفس میباشند. هم چنین کودکانی که به خاطر بیماریشان باید داروهای خودشان را در سر ساعت دقیق مصرف کنند، اگر نمیتوانند داروی خود را به تنهایی استفاده کنند نباید تنها گذاشته شوند. کودکان بیش فعال نیز دسته دیگری از این گروه میباشند. این کودکان دارای انرژی زیادی بوده و معمولاً اگر به وسیله یک بزرگتر کنترل نشوند یا تحت نظارت نباشند کارهای خطرناکی انجام میدهند که به خودشان آسیب میزنند. کودکان دارای اضطراب جدایی نیز اگر تنها بمانند باعث میشود که اضطرابشان شدیدتر شده و این ترسها را به تخیلات خودشان تعمیم دهند و هر محرک نامرتبط یا کوچکی باعث میشود که کودک پریشان شود. عده دیگری از این کودکان فوت یکی از نزدیکان خود را تجربه کردهاند. درک مرگ و صحنههایی که کودک شاهد آن بوده باعث میشود که کودک هر جدایی را به نبودن ناشی از مرگ مرتبط کند و همین دلیلی میشود که نتواند تنها بودن را تحمل کند.
با توجه به مطالبی که بیان شد پدر و مادرها باید نسبت به شرایط اختصاصی کودک خودشان درمورد تنها ماندن او در خانه تصمیم بگیرند و هیچ گاه فراموش نکنند که هر گونه قصور یا تصمیم بدون آگاهی ممکن است صدمات جبران ناپذیر جسمی، روحی، روانی و اجتماعی برای فرزندشان داشته باشد.