بحران میانسالی به دوره طبیعی زندگی فرد گفته میشود که از دوران جوانی وارد میانسالی میشود و معمولا بین سنین 35 تا 55 سالگی در اکثر مردان و زنان رخ میدهد.
مطالعات انجام شده بر روی جمعیت میانسالی ایالات متحده نشان میدهد که مشکل میانسالی علائم واضحی دارد و تنها در 10 درصد افراد دیده میشود و حتی میتوانید با داشتن پرستار سالمند این دوره را به تنهایی طی نکنید.
بسیاری از افراد میتوانند بر این بحران غلبه کنند، اما برخی باید برای یافتن تعادل در زندگی خود بجنگند و سخت تلاش کنند. «جوانی رفته است» مفهومی است که میانسالان در سراسر جهان مدام با آن دست و پنجه نرم میکنند
بحران میانسالی چیست؟
الیوت ژاک برای اولین بار مفهوم بحران میانسالی را در سال 1965 مطرح کرد و روانشناسانی مانند کارل یونگ که از فروید پیروی میکردند به طور گسترده از آن استفاده کردند. بحران میانسالی به دوره طبیعی زندگی فرد گفته میشود که از دوران جوانی وارد میانسالی میشود.
در طول این زمان بزرگسالان تمایل دارند دستاوردها، اهداف و رویاهای خود را با آنچه در گذشته و در مراحل فعلی زندگی خود میخواستند مقایسه کنند. بحران های میانسالی در مردان و زنان رخ میدهد؛ اما با هم فرق دارد.
مردان بر موفقیت های خود متمرکز هستند و تمایل دارند خود را به دیگران ثابت کنند. در حالی که خانم ها تمایل دارند از ظاهر و جذابیت خود دفاع کنند. زیرا بسیاری از افراد میانسال دیگر مسئولیتی به عنوان والدین ندارند. آنها میخواهند کاری کنند که قبلاً به خاطر حضور بچه ها از آن غافل شده بودند.
افرادی که زندگی خود را بر اساس اهداف و رویاهای خود گذراندهاند، نسبت به سایرین دچار بحرانهای میانسالی کمتری میشوند و رد شدن از این مرحله برایشان آسانتر است. اما گروهی دیگر ناگهان متوجه شدند که پیر شده اند، زمان گذشته است و هنوز کاری را که در رویاهایشان میخواستند انجام نداده اند، این میتواند باعث شود آنها احساس ناراحتی و پشیمانی کنند.
بحران میانسالی میتواند خفیف یا شدید باشد و بر سلامت، رفاه و عملکرد اقتصادی افراد تأثیر بگذارد. اگر افراد علائم این بیماری را بشناسند و به محض ظاهر شدن این علائم اقدام کنند، می توان آنها را نجات داد.
چرا بحران میانسالی اتفاق میافتد؟
برای بسیاری از افراد میانسالی زمانی است که باید در روابط و نقش ها تغییر ایجاد کرد. زیرا در این دوران برخی افراد باید مراقب والدین سالخورده و بیمار خود باشند و استخدام پرستار سالمند میتواند تاثیر بسیاری بر نگهداری از سالمندان در این دوره داشته باشد.
در این دوران پدر و مادرهایی هم هستند که باید فرزند خود را داماد یا عروس کنند و از آن ها دور میافتند و این حس که فرزندشان خیلی سریع بزرگ میشود میتواند باعث نگرانی و ناراحتی آنها شود.
میانسالی برای برخی افراد میتواند زمان غم و اندوه و استرس باشد. این افراد به گذشته نگاه میکنند و متحیر میشوند که اگر مسیر دیگری را دنبال میکردند، زندگی آنها چگونه رقم میخورد. آنها ممکن است زمانی که مسیر شغلی خود را انتخاب میکنند احساس ناامیدی کنند یا در زندگی که هستند احساس شکست کنند.
برعکس، افراد هدفمند و خوش بین ممکن است به روزهای خوش زندگی خود فکر کنند و بخواهند آن را دوباره تکرار کنند. بنابراین، آنها سعی میکنند سبک زندگی خود را به طور اساسی تغییر دهند تا در نیمه دوم زندگی خود به موفقیت های بزرگی دست یابند.
در نهایت، روند پیری بیش از هر زمان دیگری در میانسالی خود را نشان میدهد. برخی از افراد ممکن است بیمار شوند یا کاهش قابل توجهی در توانایی های فیزیکی خود داشته باشند.
آیا بحران های میانسالی واقعی است؟
به گفته برخی روانشناسان، بحران میانسالی برای همه اتفاق میافتد؛ اما همه تحت تأثیر آن قرار نمیگیرند. در واقع، تحقیقات نشان میدهد که بحران میانسالی در اکثریت جمعیت جهان به صورت بارز خود را نشان نمیدهد.
عده دیگر معتقدند که بحران میانسالی یک ایدئولوژی اجتماعی است. به نظر این کارشناسان بسیاری از مردم احساس میکنند که بعد از ۴۰ سالگی دچار نوعی بحران عاطفی میشوند، بنابراین بحران میانسالی در واقع برای آنها اتفاق میافتد.
از میان چهار نفری که دچار بحران میانسالی شدهاند، اکثریت گفتهاند که این بحران ناشی از سن نیست، بلکه یک رویداد مهم است. شایع ترین رویدادهایی که باعث ایجاد بحران میانسالی میشوند می توان به طلاق، از دست دادن شغل، مرگ یکی از عزیزان و یا نقل مکان به جایی دیگر اشاره کرد.
علائم بحران میانسالی
بحران میانسالی در همه افراد یکسان نیست. در فرهنگ غربی، بحران میانسالی مرد این گونه بیان میشود: مردی که دچار بحران میانسالی میشود ممکن است به دنبال وسایل تجملاتی مانند اتومبیلهای عجیب و غریب یا صمیمیت با زنان جوان باشد. در عده دیگر بحران میانسالی معمولاً ناشی از مشکلات کاری است.
اما بحران میانسالی در زنان اغلب به مشکلات عاطفی و عدم اعتماد به نفس مربوط میشود.
یکی از دلایل اصلی و شایع مشکلات زندگی در زنان و مردان این است که فکر میکنند پیری برایشان جالب نخواهد بود و آنها را آزار میدهد. بیشتر علائم بحران میانسالی در مردان و زنان عبارتند از:
احساس کسالت، بی معنایی و بی معنی بودن زندگی و حتی بروز افسردگی
احساس شکست در زندگی
مرور گذشته
به خاطر آوردن اتفاق های گذشته
انجام بسیاری از فعالیت های جالب
نگران ظاهر بودن
تغییر چشمگیر در رفتار، ظاهر و سبک زندگی
خیانت در ازدواج یا افکار دائمی خیانت
مقایسه مداوم خود با دیگران (به خصوص افراد شادتر یا موفق تر)
پشیمانی عمیق
از دست دادن انگیزه برای فعالیت ها و اهداف مورد علاقه
افکار عجیب درباره مرگ، معنای زندگی و سایر مفاهیم وجودی
مردان همچنین ممکن است از دست دادن میل جنسی، اختلال نعوظ، کاهش سطح تستوسترون و احساس غم و اندوه را تجربه کنند. زنان علاوه بر علائم فوق، گوشه گیری، تنهایی، عدم توجه، نارضایتی مداوم، احساس گناه و غیره را در رفتار خود بیشتر میبینند.
پیامدهای بحران میان سالی
بحران میانسالی پیامدهایی دارد که نه تنها برای فرد، بلکه خانواده و اطرافیانش نیز تأثیر میگذارد.
رفتار فردی با مشکل میانسالی در خانواده میتواند برای نزدیکان او غیر قابل تحمل، شرم آور و آزاردهنده باشد.
فرد مبتلا به بحران میانسالی ممکن است خانه را ترک کند یا از نظر عاطفی در دسترس همسر و فرزندان خود نباشد.
همچنین این امکان وجود دارد که او میل به کار را از دست بدهد یا حتی به یک فرد عصبی تبدیل شود. به همین دلیل وضعیت مالی خانواده به شدت آسیب دیده و اعضای خانواده با مشکلات زیادی مواجه شوند.
اگر یکی از اعضای خانواده در طول زندگی خود دچار بحران غیرقابل کنترلی باشد، خیانت به شریک زندگی خود یا انجام رفتارهای مخاطره آمیز (مانند قمار، سوء مصرف الکل و مواد) اعتماد اعضای خانواده از بین میرود. با ادامه این روند حتی ممکن است یکی از طرفین تقاضای طلاق کرده و تربیت فرزندان با مشکل روبرو شود.
این مشکلات نه تنها روح و روان زوجین را تحت تاثیر قرار میدهد، بلکه باعث ایجاد استرس، اضطراب، گوشه گیری و افسردگی در فرزندان میشود. این که آیا خانواده از هم جدا میشود یا نه، احتمالاً بحث های زیادی وجود دارد. گاهی این درگیری ها به درگیری های رسمی تبدیل میشود.
آشفتگی و استرسی که خانواده ها در دوران بحران میانسالی تجربه میکنند نیز میتواند مشکلات جسمی برای افراد ایجاد کند. زیرا استرس نه تنها بر سلامت روانی بلکه بر سلامت جسمی ما نیز تأثیر میگذارد.
استرس میتواند اشتها و کیفیت خواب فرد را تغییر دهد و باعث افزایش ناگهانی فشار خون شود. به دنبال همه این تغییرات خطر حمله قلبی و سکته بالا میرود.
بحران میانسالی در زنان
طبق تحقیقات، حدود 13 درصد از زنان در دوران میانسالی تغییرات عاطفی را تجربه میکنند. بحران میانسالی در زنان اغلب به ظاهر آن ها مربوط میشود. معمولاً خانم ها در این سن همیشه نگران ظاهر و جذابیت خود هستند و از پیری میترسند.
آنها حتی ممکن است از مشاغل خانگی و نگهداری فرزند خود دست بردارند. زیرا معتقدند از زندگی خود به اندازه کافی لذت نبرده اند و به اهداف جوانی خود نرسیده اند. بحران کنترل نشده میانسالی در زنان میتواند منجر به افسردگی، انزوا و حواس پرتی شود.
بحران میانسالی در مردان
بین 45 تا 64 سالگی بحران میانسالی برای یک مرد اتفاق میافتد. این مشکل روانی اغلب به دلیل تردید در موفقیت یا پشیمانی از اینکه اقدامات کافی برای بهبود سلامت خود انجام نداده اید ایجاد میشود. این مشکلات باعث میشود فرد از کار، ازدواج یا ظاهر فیزیکی احساس نارضایتی کند و منجر به تصمیم گیری های تکانشی و فرار شود.
مردان مبتلا به بحران میانسالی همچنین ممکن است اختلال نعوظ، از دست دادن میل جنسی، سطوح پایین تستوسترون، تمایل به انجام رفتارهای پرخطر، احساس غم و اندوه شدید را تجربه کنند. اگر این بحران به درستی کنترل نشود، نه تنها باعث افسردگی فرد میشود، بلکه باعث از هم گسیختگی در خانواده او خواهد شد.
نکات و استراتژیهای مقابله با بحران میانسالی
بسیاری از مردم به بحران میانسالی اعتقادی ندارند. این تفکر زندگی آنها را برایشان سخت تر میکند. بسیاری از افراد بحران میانسالی را تجربه کرده یا در معرض خطر قرار دارند. این افراد نیاز به حمایت دوستان و خانواده دارند. بحران میانسالی آغاز یک رکود شخصی، عاطفی و مالی در زندگی یک فرد است. برای مقابله با آن، شما و اطرافیانتان باید اقدامات لازم را برای لذت بردن از یک زندگی شاد و سالم انجام دهید و استراتژی های مقابله با آنرا بدانید.
پذیرش بحران
ابتدا باید وجود بحران میان سالی را بپذیریم. تصدیق تغییراتی که برای فرد اتفاق افتاده است به شما کمک میکند راه هایی برای مقابله با این بحران پیدا کنید.
فکر کردن قبل از ایجاد هر تغییر
قبل از انجام هر تصمیمی از قبیل اینکه کارتان یا همسرتان را ترک کنید، یا یک ماشین گران قیمت بخرید بهتر است با کسی که با او راحت هستید در مورد آن صحبت کنید. گاهی اوقات دیدگاه دیگران میتواند به تصمیمات بهتر منجر شود.
شرکت در جلسات مشاوره
شرکت در جلسات مشاوره و کمک گرفتن از یک روانشناس میتواند کمک کند شما بحران میانسالی را به خوبی پشت سر بگذارید. مشاوره ممکن است شامل روانکاوی، دارو درمانی و درمان های جامع باشد.
بد ندانستن بحران میانسالی
پذیرای ایده های جدید برای تغییر زندگی خود باشید. اثرات منفی بحران را می توان با بررسی دقیق رویکردهای جدید کاهش داد.
بیرون آمدن از حالت و بحران میانسالی
فعالیت جدیدی را شروع کنید، با دوستان خود به مسافرت بروید. ناامید نباشید؛ زیرا خطر ابتلا به افسردگی در این دوران بسیار زیاد است.
بهترین زمان برای مراجعه به متخصص در دوران بحران میانسالی
یک بحران کنترل شده میان سالی میتواند فرد را تشویق کند که به سمت جلو حرکت کند و تغییرات مثبتی در زندگی خود ایجاد کند در چنین مواردی نیازی به مراجعه به روانشناس نیست ولی اگر فکر میکنید دچار این بحران هستید بهترین زمانی که میتوانید به پزشک متخصص مراجعه کنید زمانی است که علائم ناراحت کننده ای را تجربه میکنید.
این علائم عبارتند از:
ناراحتی عاطفی شما خواب را برای شما سخت کرده است.
به دلیل احساسات منفی، اشتهای شما کاهش یا افزایش یافته است.
شما نمی توانید روی کار تمرکز کنید.
استرس یا نوسانات خلقی شما بر روابط شما تأثیر منفی گذاشته است.
علاقه خود را به فعالیت های تفریحی از دست داده اید.
اگر افکار پر هرج و مرج در مورد بحران میانسالی شما را به ایجاد تغییرات بزرگ (مانند پایان دادن به یک رابطه طولانی مدت، تغییر شغل یا تغییر محل سکونت) وادار میکند، توصیه میشود با یک روانشناس یا متخصص سلامت روان مشورت کنید.
سخن آخر
به طور کلی بحران میانسالی یک بحران روانی است که در زنان و مردان رخ میدهد. بحران میانسالی فرد را نسبت به زندگی بدبین، ناراضی و پشیمان میکند. بیشتر افراد از بحران میانسالی به سرعت میگذرند و به زندگی بر میگردند. اما عده دیگر این دوران را با ناامیدی طی میکنند و تصمیمات و اشتباهات جبران ناپذیری میگیرند.